در سال 1951 توسط اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپنی (JUSE)برای شناسایی و تشویق شرکت هایی که کارهای برجسته ای در زمینه مدیریت کیفیت انجام می دهند، راه اندازی شد. جایزه دمینگ جایزه معتبری است که به سازمان هایی اعطا میشود که در مدیریت کیفیت برتری نشان داده اند. این نام از W. Edwards Deming، یکی از پیشگامان TQM گرفته شده است و توسط اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپن اعطا میشود. این جایزه بر اساس 14 امتیاز مدیریتی دمینگ است و به سازمان هایی اعطا میشود که نتایج برجسته ای در زمینه هایی مانند رضایت مشتری، مشارکت کارکنان و بهبود مستمر، مشتری، رهبری و رویکرد سیستماتیک به مدیریت کیفیت داشته باشند. جایزه دمینگ به نمادی از برتری در مدیریت کیفیت تبدیل شده است و در سطح جهانی به عنوان نشانه کیفیت و قابلیت اطمینان شناخته میشود.
این مدل دارای ده معیار اصلی و تعدادی جزء معیار است؛ به نحوی که همهی معیارها دارای اهمیت یکسان میباشند. در زیر هریک از این ده معیارها و زیرمعیارهای مربوط به هر معیار ذکر شده است.
معیار اول) خط مشی
این معیار چگونگی تدوین خط مشی سازمان و جاری سازی آن را بیان میکند. این معیار شامل جزء معیار های:
مدیریت کیفیت و خط مشی کنترل کیفیت
روش اتخاذ خط مشی
صحت خط مشی و ثبات رویه
استفاده از روشهای آماری
انتقال خط مشی و انتشار آن
بررسی خط مشی و انتشار به آن
رابطة بین خط مشیهای کوتاه و بلندمدت
معیار دوم) سازمان
این معیار بیان میکند چگونه سازمان دهی در واحدهای مختلف شرکت انجام میگیرد، مسئولیتها و اختیارات چیست و چگونه عملکرد سازمان مدیریت میشود. این معیار شامل جزء معیار های:
شفاف بودن اختیارات
مناسب بودن تفویض اختیارات
همکاری بین بخشیهای گوناگون
فعالیتهای کمیته
استفاده از کارکنان
ممیزیهای کنترل کیفی
معیار سوم) آموزش منابع انسانی
این معیار بیان میکند به منابع انسانی چگونه توجه میشود و برای رشد و توسعه آنها چگونه آموزشهای لازم انجام میگیرد؛ مخصوصاً در زمینههایی که بر کیفیت تأثیر گذار میباشد. این معیار شامل جزء معیار های:
برنامهها و آنچه که در عمل انجام میشود
کیفیت هوشیاری، کنترل هوشیاری و درک کنترل کیفیت
تا چه حد روشهای آماری آموزش داده شده و به کار گرفته شده است
درک و فهم علل
آموزش در شرکتهای وابسته (به ویژه برای پیمانکاران، تأمینکنندگان و شرکتهای فروشنده)
فعالیت های دوایر کنترل کیفی (QCC)
سیستم پیشنهادی برای بهبود و پیشرفت آن
معیار چهارم) اطلاعات
در این معیار، چگونگی گردآوری نتایج اطلاعاتی مورد استفاده قرار میگیرد و در سطح سازمان توزیع میشوند. این معیار شامل جزء معیار های:
جمعآوری اطلاعات خارجی
تسری اطلاعات به بخشهای داخلی
سرعت انتشار اطلاعات
پردازش اطلاعات و تجزیه و تحلیل آماری
معیار پنجم) تجزیه و تحلیل
این معیار بیان میکند چگونه مسائل و مشکلات مهم کیفیتی شناسایی شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و نتایج حاصله باعث بازنگری سیستم میشود. این معیار شامل جزء معیار های:
انتخاب مسائل و موضوعات با اولویت زیاد
صحیح بودن روشهای آماری
استفاده از روشهای آماری
موارد مربوط به فناوری شرکت
تجزیه و تحلیل کیفیت و فرایند
استفاده از نتایج تحلیلها
استفادة سازنده از پیشنهادها
معیار ششم) استاندارد سازی فعالیتها
این معیار بیان میکند فعالیتها و عملکرد مناسب سازمان بر اساس روشهای اجرایی مناسبی، استاندارد میشود. این معیار شامل جزء معیار های:
سیستم استانداردها
روش تدوین و بازنگری استانداردها
تدوین و بازنگری واقعی استانداردها
ذخیرهی مهارتهای فنی
استفاده از استانداردها
معیار هفتم) کنترل
در این معیار بررسی میشود روشهای اجرایی مربوط به کیفیت چگونه باعث حفظ و نگهداری و بهبود سیستم مدیریت کیفیت سازمان میشوند. این معیار شامل جزء معیار های:
سیستم کنترل کیفیت، هزینه و مقدار تولید
نقاط کنترل و اقلام کنترل شدنی
استفاده از روشهای آماری (مانند نمودارهای کنترل) و تفکر آماری
میزان همکاری هستههای کنترل کیفی
فعالیتهای کنترل کیفی واقعی
وضعیت کنترل
معیار هشتم) تضمین کیفیت
در این معیار به بررسی کلیه مراحل تکوین و شکلدهی محصول شامل طراحی، تأمین مواد، تولید، تحویل و ارائه خدمات پس از فروش و پشتیبانیها پرداخته میشود. از جمله مواردی که در این بخش ارزیابی میگردند عبارتند از:
روشهای توسعهی محصولات جدید (مانند تحلیل کیفیت و به کارگیری آن، مطالعات اطمینان سنجی و طراحی) ، ایمنی و پیشگیری از خسارت ناشی از محصولات جدید
طراحی، تجزیه و تحلیل، کنترل و بهبود فرایند
قابلیت فرایند
اندازهگیری و بازرسی
تجهیزات، واگذاری کار به پیمانکاران، خرید و کنترل خدمات
سیستم تضمین کیفیت و تشخیص عیب
استفاده از روشهای آماری
ارزشیابی کیفیت و ممیزی
وضعیت واقعی تضمین کیفیت
معیار نهم) نتایج
این معیار بیان میکند چگونه اثربخشی فعالیتها و عملکرد سازمان تعیین میشود. چگونه شاخصهای بهبود، کیفیت، ایمنی و محیط زیست، کنترل هزینه، ایجاد انگیزههای کاری، بهرهوری و کارایی، تعیین و اندازهگیری میشوند و بین اثر مورد انتظار و اثر واقعی همگرایی برقرار میشود.
معیار دهم) طرحهای آینده
در این معیار تلاش میشود تا شرایط حاضر و ویژگی آن درک شود، نقاط قوت و ضعف ارزیابی میشود، فرصتها و تهدیدها شناسایی شده و چگونگی برنامهریزی آتی برای ارائه محصول یا خدماتی با کیفیت مورد بررسی قرار میگیرد. خطمشیهایی برای اصلاح موارد معیوب شناسایی شده و ارتباطی با برنامههای بلندمدت برقرار شود.
همانطور که ملاحظه میشود کانون توجه جایزه دمینگ بر برنامهریزی، اجرا و بررسی به گونهای که معایب و مشکلات به صورت گروهی شناسایی و نهایتاً نسبت به حذف آنها اقدامات اصلاحی مناسب انجام گیرد.
چارچوب جایزه دمینگ
به سازمان هایی که از TQM برای دستیابی به سه معیار زیر استفاده میکنند، جایزه دمینگ تعلق می گیرد.
الف. شرکت اهداف و برنامههای تجاری پیشگیرانه مشتریمحور را بر اساس مسئولیت اجتماعی سازمان تحت سیاستهای مدیریتی روشن ایجاد کرده است که منعکسکننده فلسفه مدیریت، صنعت، مقیاس و محیط آن است. و در فرمول بندی آنها، مدیریت ارشد رهبری را نشان می دهد.
ب. اهداف و استراتژی های شرکت ذکر شده در قسمت الف) بالا با استفاده مناسب از TQM محقق میشوند.
ج. در نتیجه ب) قابلیت سازمانی لازم برای رشد آتی علاوه بر دستیابی به اهداف تجاری و استراتژی های الف) فوق تضمین شده است.
14 امتیاز ادواردز دمینگ
1. ایجاد ثبات هدف برای بهبود محصولات و خدمات.
2. فلسفه جدید را بپذیرید.
3. برای دستیابی به کیفیت، وابستگی به بازرسی را متوقف کنید.
4. پایان دادن به عمل اعطای کسب و کار به تنهایی؛ در عوض، هزینه کل را با کار با یک تامین کننده به حداقل برسانید.
5. به طور مداوم و برای همیشه هر فرآیندی را برای برنامه ریزی، تولید و خدمات بهبود دهید.
6. آموزش موسسه در حین کار
7. رهبری را بپذیرید و نهادینه کنید.
8. ترس را بیرون کن
9. موانع بین بخش های کارکنان را از بین ببرید.
10. حذف شعارها، پندها و اهداف برای نیروی کار.
11. حذف سهمیه های عددی برای نیروی کار و اهداف عددی برای مدیریت.
12. موانعی را که غرور کار را از مردم سلب میکنند، بردارید و رتبه بندی سالانه یا سیستم شایستگی را حذف کنید.
13. برنامه ای قوی برای آموزش و خودسازی برای همه ایجاد کنید.
14. همه افراد شرکت را برای انجام این تحول کار کنید.
این اصول مدیریت کیفیت جامع می تواند توسط هر سازمانی برای اجرای موثرتر مدیریت کیفیت جامع اعمال شود. به عنوان یک فلسفه مدیریت کیفیت جامع، کار دکتر دمینگ برای TQM و سیستمهای مدیریت کیفیت جانشین آن، بنیادی است.


مقایسه مدل مالکوم با مدل دمینگ و EFQM
مدل دمینگ، پایه اصلی مدلهای تعالی سازمانی و مطرح کننده اصلی ایدههای اولیه در این مورد است. مدلهای بالدریج و EFQM به مرور در حال همگرا شدن هستند. میزان شباهت اصولی این دو مدل در ویرایشهای جدید، در خور توجه است. به دلایلی چند میتوان گفت که مدل دمینگ با مدلهای تعالی سازمانی بالدریج و EFQM تفاوتهای اساسی دارد و شاید نتوان آن را به عنوان یک مدل تعالی سازمانی محسوب کرد زیرا: گاه مدل دمینگ بیشتر به فرآیندهای درون سازمان است و توجه آن به نتایج سازمان محدود است. با نگاه سیستمی میتوان گفت تمرکز این مدل بر فرآیندها است و به خروجیها توجه کمی دارد.

امتیازی که در مدل دمینگ به نتایج داده میشود، کمتر از دیگر جایزهها است. در مدل دمینگ نگاه سیستماتیک به سازمان ضعیف است. مدلهای بالدریج و EFQM با ارائه یک رویکرد سیستماتیک، معیارهای خود را در یک چارچوب سیستمی ترسیم کرده و نحوه ارتباط بین معیارها رادراین چارچوب مشخص کردهاند. این موضوع به فهم نظام مند این مدلها و نحوه ارتباط و تعامل بین اجزا و پویایی مدل کمک میکند. درحالیکه در مدل دمینگ این چارچوب ارائه نشده است.
0 دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *